بسمه تعالي

 اینجانب ضامن علی حبیبی، فرزند نوروزعلی، درتابستان 1346 در خانواده ای مذهبی، دریکی از روستاهای ولسوالی ناور، ولایت غزنیدیده به جهان گشودم. به دلیل فقر ومشکلات اقتصادی خانواده، دوران کودکی را درکلوله پشته شهرکابل سپری نموده، درسال 1352  به همراه خانواده ازکابل به زادگاهم برگشت نمودیم.

 الف . دوران تحصیل

تحصیلات ابتدایی را طبق معمول وطن، نزد روحانیون  محل و ملا امامان مسجد محله آموختم

 درسال ۱۳۶۵ برای ادامه تحصیل ازمسیر پاکستان وارد جمهوری اسلامی ایران شدم .توسط مرحوم حجه الاسلام علی جان زاهدی به مدرسه علمیه امام صادق«علیه السلام» هشتگرد معرفی شدم. از/۱۳۶۵  14/5/  درس های نحو تکمیلی، حاشیه ملا عبد الله،معالم الاصول، مختصر المعانی، شرح باب حادی عشر، جلد اول شرح لمعه، جلد اول اصول فقه و قسمتی از بدایه الحکمه را در مدرسه علمیه امام صادق(علیه السلام) نزد اساتید محترم: مرحوم شهید حجه الاسلام والمسملین شیخ عباس صبایی، حجج الاسلام مختاری، ضیایی وملک زاده آموختم.

 در برج عقرب 1366  به حوزه علمیه اصفهان امتحان پذیرشی دادم. در مدرسه علمیه صدر پذیرفته شده و تحت برنامه آموزشی مدرسه علمیه ذوالفقار قرارگرفتم .درس های جلد دوم لمعه و جلد دوم اصول فقه ، قسمت اول رسایل و مکاسب را نزد اساتید محترم حضرات آیات  احمد امامی، حسن امامی وحجت ابطحی، سید ابوالحسن مهدوی فرا گرفتم .درزمستان 1367 در آزمون ورودی  شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی  شرکت نموده، کتاب های رسایل، مکاسب را امتحان دادم. بعد از قبولی در امتحان کتبی دعوت به مصاحبه وامتحان شفاهی شدم مصاحبه ورودی  را نزد حضرت آیه الله العظمی جناتی انجام دادم.

 از مهر ماه سال 1368  وارد حوزه علمیه قم شدم و به درس های رسایل  مرحوم استاد اعتمادی، مکاسب مرحوم استاد پایانی، درس بدایه الحکمه استاد علی اکبر ارجی، شرح تجرید الاعتقاد استاد محمدی خراسانی، درس کفایه مرحوم آیه الله العظمی صالحی مازندرانی، واستاد اعتمادی شرکت نمودم. در مهرماه سال1369 در مدرسه مدینه العلم آیه الله العظمی خویی(ره) تحت برنامه آموزشی قرار گرفتم. درس های مکاسب وکفایه را ادامه دادم و درس  بدایه المعارف الالهیه را نزد استاد قائمی وکلیات علم الرجال را نزد استاد شیخ زاده مدرس فرا گرفتم. درسال 1370 پایه دهم حوزه را امتحان داده به عنوان عضو هئیت بررسی مدارس ولایت غزنی به افغانستان اعزام شدم.

ب) خدمات اجتماعی  و فرهنگی

 در شهریورماه سال 1370 از دفتر حجه الاسلام ابراهیمی به افغانستان اعزام شدم. مسئولیت بررسی مدارس وتوزیع شهریه مقام معظم رهبری را با همکاری آقایان حجه الاسلام لطفی، مرحوم غلام رضا خلیلی، مرحوم  محمد عیسی جلیلی و دکتر عبد الحکیم سلیمی به عهده داشتیم. شهریه رهبری را در مدارس ولایت غزنی که شامل ولسوالی های مالستان، جاغوری، قره باغ، جغتو و ناور می باشد توزیع و تقسیم نمودیم.حوزه های علمیه در آن دوره، در اوج شکوفایی قرارداشت.مبلغ بیست دوهزار دلار برای مدارس تخصیص یافته بود که طبق دستور العمل مصوب ومشخص توزیع نمودیم. بعد از انجام ماموریت حوزه، به زادگاهم برگشتم که براساس دعوت مردم منطقه برای ترویج فرهنگ اهل بیت(ع)  و خدمت رسانی به فرزندان محروم منطقه ماندگار شدم.

1)اقدام به تأسیس مدرسه المهدی(عج)

مردم منطقه  تصمیم گرفتند، نزاع های داخلی را خاتمه داده ،مدرسه علمیه ای را تأسیس نمایند که به عنوان مرکز سامان دهی امور اجتماعی و مرکزآموزش دینی باشد. در نشست عمومی در حسینه عمومی قرناله واقع در قریه مزار، از بنده دعوت نمودند که در منطقه ماندگار شده و همراه  با مردم کار تأسیس مدرسه علمیه را شروع نمایم.

 بنده درپاسخ به درخواست مردم شرایط ده گانه ای را مطرح نمودم که به زعم خودم برای مردم قابل قبول نباشد و درحقیقت راه بازگشت به حوزه قم برایم فراهم شود؛ولی برخلاف انتظار مردم  نجیب قرناله تمام شرایط را پذیرفتند که عمده ترین آن شرایط، قطع رابطه حزبی با پایگاه امام صادق «علیه السلام» به ریاست استاد زاهدی، ومرکز ولسوالی ناور به ریاست سید حسن جگرن ، حل و فصل تمام امور و معضلات اجتماعی توسط خود مردم ،در داخل منطقه  بود  که ازطرف مردم خسته از منازعات حزبی به خوبی استقبال شد.

 فردای آن روز بنده کارم را با تدریس برای طلاب منطقه که قبلا توسط حاج شیخ رمضانعلی شریفی جمع آوری شده بودند و در تطعیلات تابستانی حجه الاسلام والمسلمین نظر محمد اخلاقی برای آنان، درحسینه عمومی قرناله درس گفته بود. درخانه ای که مخصوص سکونت خادم حسینه بود « معروف به خانه مجاور» شروع نمودم.

در اول بهار 1371 مدرسه علمیه المهدی را تاسیس نمودم . با همکاری ومساعدت های خوب مردم قرناله وخوات وناور موفق شدیم ساختمان مدرسه را همراه با جریان تدریس در زیر خمیه ها اعمار نمایم، وهمچنین آماده پذیرش واستقبال مشتاقان علوم ومعارف اهل بیت از خوات وناور باشیم

 2. تأسیس مکتب المهدی

 جهت تقویت بنیه علمی شاگردان و آشنایی آنان با درس های ریاضی، جغرافیا وادبیات فارسی وگسترش برنامه های آموزشی درسال 1372با دعوت سید عبد المجید حسینی از معلمان کارآزموده وموفق منطقه مکتب متوسطه المهدی درکنار مدرسه المهدی دایر شد که طلاب افزون بر دروس رایج حوزوی عمدتا دروس دوره متوسطه مکتب را نیز فراگرفتند.مدرسه المهدی در اوج شکوفایی قرار داشته یکی از مدارس موفق ولایت غزنی شمرده می شد. که مشتاقان معارف اهل بیت از مناطق مختلف  برای فراگیری علوم اسلامی ومعارف اهل بیت مراجعه می کردند؛ ولی به دلیل محدودیت مدرسه ونبود امکانات ازپذیرش تمامی عزیران معدوز بود.

3 .واگذاری مدرسه به همکاران

 درسال 1374 مدرسه علمیه المهدی را که دارای پنجاه نفر طلبه موفق و مصارف کامل یک ساله بود به آقایان حجج اسلام نظر محمد اخلاقی ومحمد حسن برهانی واگذار نمودم، ولی درعین حال همکاری غیر مستقیم ادامه داشت. بطور مثال تمام مصارفی که جهت توسعه مدرسه( مصارف ساخت وساز ) انجام می شد بنده از وجوهات وکمک های بیرون از منطقه تأمین می کردم.

4 .تأسیس مدرسه مرکزی امام رضا

 بعد ازشهادت شهید مزاری موجی درمنطقه ایجاد شد که پرچم داران آن موج حجج اسلام محمد نعیم اکبری، محمد نبی محمدی وشیخ غلام حسن رضایی بودندکه با راه اندازی راهپیمایی در منطقه مردم را برای انتقام از خون شهید مزاری ومقاومت در برابر دشمن دعوت می کردند. بنده بر اساس دعوت آقایان به مرکز ولسوالی ناور منتقل شدم . با اینکه تصمیم اولیه بعد از واگذاری مدرسه المهدی به همکاران،عزیمت به قم جهت ادامه تحصیل بود ولی بنا به ضرورت های منطقه ای ودعوت علما و محاسن سفیدان خوات وناور، قرار شد دوره جدید فعالیت های فرهنگی واجتماعی خود را در مرکز ناور شروع نمایم.درحقیقت همان الگوی مدرسه المهدی را درسطح وسیع تر پیاده نمایم.

برای شروع کاردر فاز جدید، از نمایندگان ومحاسن سفیدان عموم خوات دعوت به عمل آمد تا در یک هم اندیشی بزرگ قومی در مرکز ولسوالی ناور،گرد هم آیند و در مورد امور اجتماعی ،اداری وامنیتی منطقه و تنش های سیاسی ونظامی که بین دوجناح حزب وحدت درسایر مناطق بوجود آمده بود، تصمیم واحد اتخاذ شود تا مردم خوات وناور، شاهد تنش های که سیاسی که ریشه درکابل داشت نباشند. مصالح وملاحظات قومی ومنطقه ای مقدم برگرایش های سیاسی حاکم درکابل قرار گیرد که این فراخوان دوستان روحانی با استقبال بی نظیر محاسن سفیدان وبزرگان خوات وناورواقع شد سرانجام جلسه در مرکز ولسوالی دایر شد ولی محصول خروجی شورای اهل حل و عقد یا جرگه قومی این شدکه، هواداران حزب وحدت شاخه خلیلی که عمدتا پیروان منطقه ای علی اکبر قاسمی بودند، که ریاست حوزه اداری را به عهده داشت وهمچنین هوادران شاخه اکبری یا پیروان مرحوم سید حسن جگرن که  قومندانی امینه را در تحت کنترل خود داشت. از دخالت در امور امنیتی، اجتماعی وسیاسی منطقه سبک دوش شوند وبه خانه های شان باز گردند.

مسئوولیت امنیتی، اداری واجتماعی منطقه به شورای روحانیت متشکل از نمایندگان مردم خوات وناور سپرده شود .از بنده خواستند که مدرسه علمیه را با همکاران روحانی در مرکز ناور تأسیس نمایم یا تعدادی از طلاب مدرسه المهدی را به ناور منتقل نمایم تا در نظم اجتماعی منطقه کمک نمایند.

 با همکاری آقایان محمد نبی محمدی ومحمد نعیم اکبری، محمد موسی احسانی، خادم حسین شفایی، خادم حسین صادقی، محمد رضا ضیایی ومحمد جمعه افضلی مدرسه علمیه مرکزی امام رضا به مدیریت آقای محمد نبی محمدی ومکتب متوسطه شهید مزاری به مدیریت محمد نعیم اکبری شروع به فعالیت نمود. بنده در تنظیم امور سیاسی واجتماعی وتدریس با دوستان همکار بوده و نقش حمایتی و نظارتی داشتم.

ج) فعالیت سیاسی و عضویت شورای مرکزی حزب وحدت

 درسال 1375 به عنوان معاون ولایت غزنی باختری وعضو شورای مرکزی در تشکیلات حزب وحدت اسلامی برگیزیده شدم .به منظورانجام مراسم تحلیف واشتراک درجلسات شورای مرکزی وتصمیم گیری درسطح کلان کشوری به شهر باستانی بامیان از طرف رهبرحزب دعوت شدم در کنار رهبری وسایر اعضای شورای مرکزی حزب  وحدت  درتمام فراز وفرود های  روز گار حضور داشتم درتابستان 1377 که آتش جنگ وحمله طالبان سراسر مناطق مرکزی را فرا گرفته بود به دستور شورای مرکزی ورهبرحزب مسئوولیت اداری ونظامی خوات وناور را عهده دار شدم؛ولی امور منطقه ای را نه براساس دستورات حزبی ،بلکه بر اساس مصالح قومی ومنطقه ای با مشوره بزرگان منطقه به خصوص مرحوم الحاج سید حسن  جنرال(جگرن)، طوری اداره نمودم که هم نظر شورای مرکزی ورهبرحزب تأمین شود وهم مصالح مردم تأمین گردد.

 بعد از سقوط مرکزیت حزب وحدت وجبهه بامیان، بهسود ومیدان وردک درمنطقه وردک تحت عنوان نمایندگان سید جگرن ومردم خوات همراه باآقایان سید میرزاحسین معتمدی، سید کاظم شجاعی، سید ظاهر (معروف به سید آمر)با طالبان وارد مذاکره شدیم ومردم منطقه را از شر اهریمنان دون صفت مصون نگهداشتیم وبه مردم آسیب دیده بهسود نیز کمک قابل توجه شد که محور مذاکرات اعتبار اجتماعی مرحوم جنرال سید حسن بود که برای طالبان احترام زاید الوصف داشت.

د) باز گشت مجدد به حوزه

 بعد از تسلط طالبان درمنطقه در عقرب 1377  به قصد بازگشت به حوزه علمیه قم از مسیر پاکستان به حوزه علمیه قم باز گشتم با امتحان شفایی کفایه ومکاسب در پایه دهم حوزه پذیرش مجدد شده  و به معاونت آموزش مرکز جهانی به عنوان طلبه رسمی با کد شناسایی جدید معرفی شدم.

 سال اول درس خارج فقه را محضرآیه الله العظمی مکارم شیرازی وخارج اصول را محضرآیه الله العظمی سبحانی گذراندم. ودر ادامه براساس تشویق وپیشنهاد بعضی دوستان به حلقه درس اصول آیه الله العظمی وحید خراسانی ودرس فقه آیه الله العظمی فاضل لنکرانی پیوستم. مدت شش سال درس خارج حوزه علمیه را شرکت نمودم و به عنوان فارغ التحصیل سطح چهار حوزه اعلام شدم .هم زمان با درس های حوزه دوره دوساله آشنایی اندیشی سیاسی اسلام را در مقطع کارشناسی ارشد درموسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی گذراندم که شیوه نویسندگی وروش تحقیق را افزون بر درس های تخصصی فرا گرفتم .در تابستان سال 1383 فارغ التحصیل شدم، محصول خروجی آن پایان نامه ای بود تحت عنوان «حکومت دینی در اندیشه امام خمینی وابوالاعلی مودودی» که درحقیقت تبیین اندیشه سیاسی اسلام در دو مکتب فقهی شیعه امامیه واهل سنت بود که این اثردر جشنواره شیخ طوسی شایسته چاپ شناخته شد وتوسط انتشار مرکز جهانی درسال 1385 منتشر شد ودرکنگره دین پژوهان درلیست آثار برتر قرارگرفت. بعد از سقوط طالبان وباز شدن فضای جدیدی  مملو ازامید به آینده وزنده شدن روحیه مدرک گرایی،و هم زمان بوجود آمدن تغییرات درنظام آموزش مرکزجهانی وآموزش های پژوهش محورگرایش فلسفه وکلام را به عنوان گرایش تخصصی خود انتخاب نموده با امتحان نواقص وتدوین پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان «مبانی کلامی حکومت دینی دراندیشه امام خمینی» در زمستان 1382 از رشته فقه معارف گرایش فلسفه وکلام فارغ التحصیل شدم.

  براساس نامه شورای علمای شیعه افغانستان ورایزنی حجه الاسلام والمسلمین محمد فیاض دوره کوتاه مدت تربیت قضات برای افغانستان برگذار شد .بنده در آن دوره شرکت نمودم ولی علاقه به ادامه واستمرارآن نداشتم چون پیشنهاد معاونت ولایت از طرف بعضی بزرگان برایم داده شده بود ،ولی به توصیه دوست ارجمند وقدیمی ام دکتر عبد الحکیم سلیمی ونظر مشاور مدرسه حجتیه قرار شد، درس را دررشته حقوق ادامه دهم.در بهار۱۳۸۳ درس حقوق را شروع نمودم و درزمستان 1388 با دفاع پایان نامه کارشناسی ارشد «تحت عنوان جرم جاسوسی» درقوانین جزای ایران وافغانستان از مقطع کار شناسی ارشد حقوق جزا وجرم شناسی فارغ التحصیل شدم.

 ه) تشرف به مکه مکرمه

 درسال ۱۳۸۷ علوم اسلامی برای متقاضیان حج تمتع فراخوانی داد،که به طورطبیعی جمیع کثیری از طلاب وفضلا درامتحان کتبی شرکت نموده،کسانی که امتیاز لازم را کسب نموده بودند دعوت به مصاحبه شدند و بنده یکی ازکسانی بودم که به مصاحبه دعوت شدم .بعد از سپری نمودن مصاحبه تعداد محدودی را با درنظر داشتن تنوع ملیتی، برای دوره آموزشی گزنیش حج انتخاب کردندکه بنده توفیق ورود به دوره آموزشی حج را پیدا نمودم.سرانجام بعد از سپری نمودن دوره آموزشی حج وامتحان پایان دوره درسال 1388 به عنوان طلبه ممتاز جامعه المصطفی به مکه مکرمه اعزام شدم  توفیق زیارت بیت  الله الحرام وحرم نبوی با هزینه جامعه المصطفی العالمیه حاصل شد.

و) فعالیت پژوهشی

 تالیف کتب هفت عنوان کتاب وبیست شش عنوان مقاله وجضور درنشست های علمی وتخصصی ورسانه های صوتی و تصویری

ز)  فعالیت آکادمیک ودانشگاهی

1.تدریس

 از ابتدای سال تحصیلی 1389 از طرف دانشگاه کاتب درکابل به عنوان عضوهیات علمی دعوت وفعالیت تدریسی خود را دردانشگاه کاتب 1 تدریس در مقطع لیسانس وفوق لیسانس را شروع نمودم.

2- راهنمایی وداوری پایان نامه های مقطع  کارشناسی وکار شناسی ارشد.

3 تدوین سرفصل های رشته حقوق جزا وجرم شناسی برای مقطع کارشناسی ارشد وبازنگری سرفصل های مقطع لیسانس با مشارکت اعضای علمی دانشکده حقوق دانشگاه کاتب.

4 شرکت در میز گیردها ونشست های علمی وتخصصی

ح) افتخارات علمی وکسب مقام های برتر علمی

1 .  کسب مقام اول درتالیف کتاب درجشنواره بین المللی شیخ طوسی درسال1390

2. محقق ونویسنده نمونه وبرتر سال 1387 در یازدهمین جشنواره بین المللی شیخ طوسی

3 . محقق برتر وشایسته تقدیر دربیستمین کنفرانس وحدت اسلامی درتهران 1386

4.  محقق ونویسنده برتر سومین کنفرانس دکترین مهدویت ، تهران1386

5 . محقق ونویسنده برتر چهارمین کنفرانس دکترین مهدویت، تهران1387

6 . محقق ونویسنده برترکنفرانس غدیر وانسجام اسلامی، مازندران،1386

7 . محقق ونویسنده برتر، همایش رخساره خورشید، دامغان، 1385

8. محقق ونویسنده برترکنفرانس بین المللی امام خمینی وقلمرو دین ، تهران

9 . محقق ونوسنده  برتر وممتاز سال 1386 درجامعة العلوم

10. دعوت به کنفرانس بین المللی امام خمینی وحقوق مردم در تهران، وارائه مقاله تحت عنوان اعتبار رای مردم درحکومت دینی1395

11. محقق برتروکسب رتبه الف پژوهشی درسال 1396

12. مقام ممتاز پژوهشی درسال 1385 موسسه علوم انسانی

13 کسب مبلغ برتر درعرصه بین الملل، درهمایش بین المللی خانواده اسلامی درسال1393

ح) تأسیس دار المعلمین سنایی غزنوی

 به منظورترویج وتوسعه فرهنگ ومعارف مکتب اهل بیت (علیه السلام) وتربیت معلمین آشنا به معارف اسلامی ومکتب نورانی اهل بیت(ع) درسال 1391 اقدام به تأسیس موسسه تربیت معلم تحت عنوان« دار المعلمین سنایی غزنوی» درشهر باستانی غزنی نمودم که با گرفتن جواز رسمی درسال1392 فعالیت های رسمی تعلیمی وتربیتی خود را شروع نمودیم و تا کنون سه دوره فارغ التحصیل داشتیم.

ط) شروع دوره دکتری حقوق جزا وجرم شناسی

به منظور ارتقا ظرفیت علمی وکارایی بیشتر در سال 1393 درکنکور ورودی دوره دکتری حقوق جزا وجرم شناسی درجامعه المصطفی شرکت نمودم ،که بعد از اعلام نتایج  برای ادامه تحصیلات تکمیلی درمقطع دکتری پذیرفته شدم. با گذراندن 36 واحد درسی حوزوی وتخصصی وامتحان تافل وارائه دومقاله علمی وپژوهشی ازآزمون جامع معاف شدم زیرا براساس مصوبه وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران دانشجوی دکتری که در زمان تحصیل بتواند دو مقاله علمی وپژوهشی مرتبط به رشته تحصیلی منتشر نماید ازشرکت درآزمون جامع معاف خواهد شد.